جایگاه حقوقی بازاریاب در سکوت قوانین موضوعه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه حقوق، دانشکدة حقوق و علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران،

چکیده

بازاریابی از نهادهای موجود در جامعه است که صرفاً در مباحث بازرگانی و اقتصادی از آن یاد می‌شود. این نهاد در جامعة امروزی جایگاهی خاص دارد که با وجود این با وجود نقش مهم آن جایگاه و ماهیت حقوقی آن معین نیست از سوی دیگر برای تعیین حقوق و تکالیف بازاریاب باید ماهیت حقوقی آن مشخص گردد. حال با توجه به خلأ قانونی این سئوال مطرح است که ماهیت حقوقی بازاریاب چیست؟ حقوق و تکالیف بازاریاب با کدام نهاد حقوقی قابل تطبیق است؟ در فقر قوانین موضوعة کنونی با توجه به تجاری بودن عمل بازاریابی به ناچار باید ماهیت آن را با مقایسه با نهادهای مشابه معین کرد. در مقایسه با نهادهایی مانند وکالت، اجاره اشخاص، تصدی به مؤسسات برای انجام امور، عاملی، حق‌العمل‌کاری و دلالی این نتیجه حاصل می‌شود که با توجه به فقد جایگاه قانونی خاص، فعالیت بازاریابی بسته به شرایط هر مورد ممکن است مصداقی از هر کدام از موارد مزبور باشد، اما با توجه به وضعیت موجود غالب موارد بازاریابی مصداق دلالی است؛ چه عمدتاً بازاریاب صرفاً واسطة انجام معامله است و بابت بازاریابی از آمر اجرت (ثابت یا درصد) دریافت می‌دارد؛ در این صورت بازاریاب را می‌توان بازاریاب-دلال نامید و بر اساس مقررات موجود، حقوق و تکالیف او را تعیین کرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Marketers: A Lacuna in the Law

نویسنده [English]

  • Mohammad Shokri
Assistant Professor, Department of Law, Faculty of Law and Social Sciences, Payame Noor University, Tehran, Iran,
چکیده [English]

Abstract
The marketer plays a vital role in transactions. By facilitating the supply, on the one hand, the marketer provides a valuable service to the demander. On the other hand, he facilitates the possibility of supplying goods or services to the producer. The development of commercial affairs and commercial exchanges has caused the specialization of marketing as a profession, and there is a need for specialized knowledge and experience in this job. A Lacuna in the Law is evident, so legislators and legal writers have neglected it. The legal gap undoubtedly is the cause of the many legal problems for this vast group of commercial activists and their parties. This article uses a descriptive-analytical method, compiled by referring to the relevant laws, regulations, and works, and analyzes them based on legal principles.
Nowadays, it is necessary for the marketer and marketing to acquire a special legal status independently and like other existing institutions so that the legal status of this critical part of the commercial and economic activities of the society is clarified.
Currently, a marketer has no place in Iran's legal literature; therefore, to determine the importance and legal status of marketing activity, its position should be analyzed in light of its matching with similar legal institutions.
If the contract involves making a transaction for the account of the principal and the parties explicitly call the contract a power of attorney based on their intention, the contract has the nature of power of attorney. In this way, he can be called a marketer-lawyer; of course, it can only be considered a power of attorney when it is incompatible with any commercial representation (royalty, brokerage, agency, or other cases). A clear example of this situation is when marketing is done free of charge.
If the marketer's activity is in such a way that the creativity and initiative in the work are solely with him, and he is not under the supervision and compliance of the employer in doing marketing, then the worker's title does not apply to him.
Marketing has the adaptability to with commission if: first, the marketer deals. Secondly, the marketer should conduct the transaction in his name and on the principal's account. In cases where the marketer only mediates the transaction without dealing with the other party himself, the nature of his action is an example of brokering. According to brokerage regulations and what happens in practice, most examples of marketing without independent legal regulations are subject to the nature of brokerage; a marketer often does not initiate a transaction between the principal party and the other party but merely acts as an intermediary between them. If the nature of the marketer's action is a brokerage, the following duties are deduced from the relevant regulations: a. conducting mediation in transactions subject to the marketing contract: b. notification by the marketer. Marketing may be realized as a factor, and the condition for recognizing a factor, such as royalties and brokerage, is to perform work for wages.
Marketers and marketing professionals are common and inevitable cases in the market and commercial and economic activities today. Despite this, they do not have a special place in the relevant laws. Since the mission of the law is to regulate the legal relations of individuals in society, the laws must be regulated and approved in parallel with social phenomena to avoid ambiguous legal consequences and differences in determining the rights and duties of related parties. The need for the dynamics of rights to respond to legal phenomena caused by social changes requires that marketing, like other commercial businesses, has its nature and regulations. What is the quantitative and qualitative abundance of marketing in business and economic relations? It is even more than some similar businesses.
In the current legal vacuum and the lack of a specific nature for the marketer and marketing in the relevant laws, according to what is prevailing now, the marketer mediates the transaction between the seller and the buyer through activity and advertising. Therefore, in most cases, marketing coincides with the nature of brokering. However, the criteria of the parties' contract in each case represent its legal nature, and inevitably, to determine the rights and duties of the parties and the effects of the contract related to marketing, its nature must first be considered concerning other similar cases such as royalties, brokers, agents, attorneys, and leases. If the person is identified, then based on that, he determines the contractual works. In any assumption, the titles of marketer-right-holder, marketer-broker, marketer-agent, and marketer-lawyer will be the pioneers of the nature and legal position and accordingly determine the rights and duties of marketer and agent.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Marketer
  • Marketing
  • Royalty
  • zbroker
  • Marketer-broker
  1. منابع

    1. احمدی سجادی، سیدعلی (1377). «ماهیت حقوقی نمایندگان تجاری و مصادیق آن در ایران». مجلة مجتمع آموزش عالی قم، سال اول، ش1، ص 73-96. در: http://ensani.ir/file/download/article/20120329153316-5066-5.pdf (20 آبان 1401)
    2. احمدی‌زاد، آرمان؛ مریم ورمقانی و پرویز کفچه (1396). «تأثیرپذیری صنعت گردشگری از بازاریابی الکترونیکی». کاوش‌های مدیریت بازرگانی، سال نهم، ش17، ص 197-224. در: http://bar.yazd.ac.ir/article_988.html (18 دی 1401).
    3. اسکینی، ربیعا (1392). حقوق تجارت؛ کلیات، اعمال تجاری. چ11، تهران: سمت.
    4. اسکینی، ربیعا (1387). حقوق تجارت؛ ورشکستگی و تصفیة امور ورشکسته. چ یازدهم، تهران: سمت.
    5. اسماعیلی، عبدالکریم؛ بهاءالدین نجفی و داریوش رحمتی (1388). «بازاریابی ماهی در استان هرمزگان». تحقیقات کشاورزی، ج1، ش3، ص 77-100. در: https://dorl.net/dor/20.1001.1.20086407.1388.1.3.5.4 (20 آبان 1401).
    6. امیرشاهی، میراحمد؛ ناصر نقویان، سیدعلی علوی و مرجان پرورش محسنی (1390). «درآمدی بر مبانی بازاریابی در اسلام». اندیشة مدیریت راهبردی، سال پنجم، ش2، (پیاپی10)، ص 221-273. در: https://doi.org/10.30497/smt.2011.165 (18 دی 1401)
    7. باقرزاده، احد (1381). بازار، دولت، حقوق مصرف‌کننده. چ اول، قم: توسعة قلم.
    8. پاسبان، محمدرضا (1391). حقوق شرکت‌های تجاری. چ هفتم، تهران: سمت.
    9. خالقی، عاطفه؛ حسین معینی و مونا جامی‌پور (1398). «شناسایی و رتبه‌بندی فرصت‌ها و چالش‌های بازاریابی رسانه‌های اجتماعی». تحقیقات بازاریابی نوین، سال نهم، ش1، (پیاپی32)، ص 19-38. در: https://doi.org/10.22108/nmrj.2019.101773.1093 (23 آذر 1401)
    10. خورشیدی، غلامحسین و صابر مقدمی (1382). «تبیین مفهوم بازاریابی اجتماعی»، پژوهشنامة بازرگانی، ش28، ص 141-163. در: https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/6404/148/text (27 مهر 1401)
    11. رسائی‌نیا، ناصر (1386). کلیات حقوق بازرگانی. چ هشتم، تهران: دریچه.
    12. رن، بروس؛ رابرت استیونر و دیوید لودون (1391). تحقیقات بازاریابی. ترجمة سیدمحمد اعرابی و حسین منتی، چ اول، تهران: مهکامه.
    13. روستا، احمد؛ داور ونوس و عبدالمجید ابراهیمی (1391). مدیریت بازاریابی. چ شانزدهم، تهران: سمت.
    14. ستوده تهرانی، حسن (1377). حقوق تجارت. ج1، چ چهارم، تهران: دادگستر.
    15. زارعی، عظیم؛ سارا ورمقانی و مریم ورمقانی (1399). «بازاریابی الکترونیک: پذیرش و به‌کارگیری در گردشگری ورزشی استان کردستان». مطالعات بازاریابی ورزشی، دورة 1، ش2، ص 76-99. در:

    https://gsmsmr.uok.ac.ir/article_61538.html (1 آبان 1401).

    1. زیدی، فاطمه (1401). «بررسی تأثیر هوش مصنوعی بر عملکرد فروش مدل بلوغ بازاریابی در بازارهای الکترونیکی B2B، سیزدهمین همایش ملی پژوهش‌های مدیریت و علوم انسانی در ایران». 25 اسفند، تهران، ص 1-14. در: file:///C:/Users/noavaran/Downloads/1124h14011306%20(1).pdf
    2. شفیعی، علی و وحیدرضا میرایی (1398). «ادله و اعتباریابی مدل بازاریابی استراتژیک در شرکت‌های بزرگ صنعت فولاد». تحقیقات بازاریابی نوین، سال نهم، ش2، (پیاپی33)، ص 77-108. در: https://doi.org/10.22108/nmrj.2019.109819.1628 (21 آذر 1401).
    3. صنوبر، ناصر؛ محمدعلی متفکر آزاد و نسرین راضی (1389). «ارزش‌های اسلامی در تصمیمات آمیختة بازاریابی». مدیریت فرهنگ سازمانی، سال هشتم، ش21، ص 5-32. در: https://jomc.ut.ac.ir/article_24009.html (27 مهر 1401).
    4. عبدی، فاطمه (1394). «تبیین ارکان الگوی بازاریابی اسلامی». اندیشة مدیریت راهبردی، سال نهم، ش1 (پیاپی17)، ص 25-58. در: https://doi.org/10.30497/smt.2015.1738 (1 آبان 1401).
    5. عراقی، عزت‌الله (1387). حقوق کار(1). چ نهم، تهران: سمت.
    6. عرفانی، محمود (1383). حقوق تجارت. ج1، چ دوم، تهران: میزان.
    7. عرفانی، محمود (1381). حقوق تجارت. ج2، چ اول، تهران: میزان.
    8. عرفانی، محمود (1382). حقوق تجارت. ج4، چ اول، تهران: میزان.
    9. عیسی‌تفرشی، محمد (1378). مباحثی تحلیلی از حقوق شرکت‌های تجاری. ج1، چ اول، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
    10. عیسائی تفرشی، محمد (1386). مباحثی تحلیلی از حقوق شرکت‌های تجاری. ج2، چ اول، تهران: دانشگاه تربیت مدرس.
    11. فخاری، امیرحسین (1387). اندیشه‌های حقوقی(3): حقوق تجارت. چ اول، تهران: مجد.
    12. فقیهی، محمد؛ میرزاحسن حسنی؛ حمید ملکی (1394). «توسعة صادرات با ارتقای توانمندی‌های بازاریابی». مطالعات مدیریت راهبردی، ش22، ص 219-237. در:

          https://dorl.net/dor/20.1001.1.22286853.1394.6.22.10.6 (18 دی 1401)

    1. قنواتی، جلیل و محمد عیسی‌تفرشی (1380). «رابطة نهاد نمایندگی با نهادهای حق‌العمل‌کاری، عاملی و دلالی». مجلة مجتمع آموزش عالی قم، سال سوم، ش11، ص 81-55. در: http://ensani.ir/file/download/article/20120329153354-5066-48.pdf (12آذر 1401)
    2. کاتبی، حسنقلی (1380). حقوق تجارت. چ نهم، تهران: گنج دانش.
    3. کاتلر، فیلیپ و گری آرمسترانگ، (1389). اصول بازاریابی. ترجمة مهدی زارع، ج1، ویرایش دوازدهم، تهران: مهرجرد، مدیرفردا.
    4. کاویانی، کورش (1391). حقوق شرکت‌های تجاری (حقوق تجارت2). چ سوم، تهران: میزان.
    5. صفار، محمدجواد (1373). شخصیت حقوقی. چ اول، تهران: دانا.
    6. کاتوزیان، ناصر (1383). حقوق مدنی: قواعد عمومی قراردادها. ج2، تهران: شرکت سهامی انتشار با همکاری بهمن برنا.
    7. کاتوزیان، ناصر (1380). دورة مقدماتی حقوق مدنی: درس‌هایی از عقود معین. ج2، چ سوم، تهران: گنج دانش.
    8. محقق داماد، مصطفی و فرزان منشی‌زاده‌طهرانی (1389). «ماهیت و آثار نمایندگی غیرمستقیم در حقوق ایران و حقوق اروپایی». فصلنامة حقوق، ش 101، ص 294-277. در:

          https://dorl.net/dor/20.1001.1.25885618.1389.40.101.16.7 (25 آبان 1401)

    1. نصیری، مصطفی و رقیه ملازهی (1395)، «ماهیت حقوقی عاملیت بین‌المللی (فاکتورینگ)». حقوقی دادگستری، سال هشتم، ش95، ص 125-150. در https://doi.org/10.22106/jlj.2016.23182 (25 آبان 1401)
    2. یزدان‌پرست، سیدمرتضی؛ مونا جامی‌پور و سیدمحمدباقر جعفری (1401). «شناسایی و اولویت‌بندی کاربردهای هوش مصنوعی در بازاریابی برخط»، کاوش‌های مدیریت بازرگانی، سال چهاردهم، ش28، ص 103-137. در: http://bar.yazd.ac.ir/article_2834.html (12 آذر 1401)