گسترش مفهومی حق تعیین سرنوشت: از استقلال ملل تحت سلطه تا حق دمکراسی برای همه

نویسنده

چکیده

اهمیت آزادی انسان ها در تعیین مقدورات خود ارزشی است که از اواخر قرن هجده و به دنبال جنگ های استقلال آمریکا و انقلاب فرانسه بیشتر مورد توجه بشریت و جوامع سیاسی قرار گرفته است؛ ولی نهادینگی حقوقی و تقنین بین المللی این ارزش پس از جنگ جهانی اول و در قرارداد ورسای متظاهر شد. تحول مفهومی حق تعیین سرنوشت در حقوق‌ بین‌الملل‌ در سه بستر تاریخی قابل طرح است. در ابتدا، هدف این ایده مشروعیت دادن به تجزیه امپراتوری های شکست خورده در جنگ جهانی اول و اعطای استقلال تدریجی به برخی از مناطق تحت قیمومیت در چارچوب سیستم ماندا بود. ولی بعد از جنگ جهانی دوم، حق تعیین سرنوشت بیشتر به معنی استقلال سرزمین های تحت استعمار و انقیاد بیگانگان بسط مفهومی یافت. از دهه 1970، حق تعیین سرنوشت به مفهوم حاکمیت دموکراسی، رعایت حقوق بشر و تضمین حقوق اقلیت ها جهت گیری داشته است. این که تغییرات مفهومی، مدلولات و ملزومات حق تعیین سرنوشت در حقوق بین الملل چیست، هدف اصلی تدوین این مقاله بوده است که سعی گردید بر اساس آخرین مطالعات در این زمینه به رشته تحریر در آید.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

CONCEPTUAL EXPANSIONS OF SELF-DETERMINATION OF PEOPLES: FROM INDEPENDENCE OF COLONIAL TERRITORIES TO RIGHT OF DEMOCRACY FOR ALL

چکیده [English]

If the reason of many conflicts in the world politics is scrutinized, majority of them rooted in self-determination. The conceptual transformation of the principle of self-determination could be studied in three historic periods. First, it aimed to legitimize the independence of new states which were created of defeated and collapsed empires in the aftermath of First World War. But after the Second World War, it indicated to the independence of colonized and occupied territories. In the third phase and after 1970th, the principle of self-determination indicates to democracy in overall societies and rights of minorities. The international law by emphasizing to the principles of territorial integrity and non-interference in domestic affairs, a solution which both respects to territorial integrity of states and materializes the self - determinations of ethnic and communal minorities , first it stipulates realizing democracy in overall society, if this was not helpful, it recommends giving territorial and cultural autonomy to minorities. Nowadays, self-determination has close relation to democracy and human rights. In this paper, the historical evolution of the concept of self-determination is analyzed.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Autonomy
  • Democracy
  • Determination
  • human rights
  • Minority
  • self