تصفیۀ ویژه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار حقوق خصوصی دانشگاه علوم قضایی و خدمات اداری

2 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

چکیده

زندگی جمعی، انسان را به انجام معاملات و داد و ستد وامی‌دارد و در این خصوص شخص را از دیگری طلبکار و گاهی مدیون دیگری نیز می‌کند. به همین دلیل باید گفت دارایی انسان همواره پالایش‌شده نیست و دیونی را با خود همراه دارد. حال در بعضی مواقع شخص، به پرداخت بدهی‌های خود مبادرت می‌کند، اما گاه بنا بر دلایل گوناگون همانند ورشکستگی یا مرگ، این امر به صورت ارادی شکل نمی‌گیرد. از آ‌نجا که در اکثر این موارد، یا اموال بدهکار کافی نیست یا احتمال بی‌کفایتی آن می‌رود، بیم تزاحم حقوق طلبکاران و پایمال‌شدن حق آن‌ها وجود دارد، به همین دلیل لازم است پالایش در این موارد به‌گونه‌ای ویژه صورت گیرد. از این ‌رو، برای اتخاذ رویکردی برابری‌طلبانه میان طلبکاران در این‌‌گونه موارد، اصولی همچون بی‌طرفی نهاد پالایش‌کننده، هم‌سطح‌کردن بدهی‌ها و وحدت مرجع رسیدگی برای تحقق اصل ذکرشده ضروری است. در تحقیق پیش‌رو، ابتدا، مفهوم تصفیۀ ویژه بررسی و در ادامه، مصادیق آن برشمرده می‌شود. درنهایت، با وجه به این مصادیق، قواعد حاکم بر تصفیۀ ویژه بررسی و تبیین می‌شوند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

SPECIAL LIQUIDATION

نویسندگان [English]

  • Abbas Mir Shekari 1
  • Afrouz Samadi 2
1 Assistant Professor of Private law, University of Judicial Science and Administrative Services
2 PhD Student of Private Law, University of Tehran
چکیده [English]

Social life makes people’s transactions inevitable. These transactions put people under debt as well as make them creditors. Therefore, people's belonging is not always pure, and always includes some debts. Sometimes, these debts are paid by the debtor's own will, but in some cases such as bankruptcy or death, liquidation does not take place willingly. In these cases, the insufficiency of debtor’s belonging is either evident or probable; so creditors may face with injustice. As a result, liquidation in these situations needs to be special. In this special liquidation, for maintaining equality among debtors, some specific measures such as the impartially of the liquidator and the unity of courts which carries on the whole procedure, shall be taken into consideration. In this paper, first the concept of special liquidation will be explained, and then examples of it will be counted. At last, its regulations will be studied.

کلیدواژه‌ها [English]

  • bankruptcy
  • Company's Dissolution
  • Debtor's Death
  • Equality
  • Special Liquidation
الف) فارسی
اسکینی، ربیعا (۱۳۸۳). حقوق تجارت: ورشکستگی و تصفیۀ امور ورشکسته، چاپ هفتم، تهران: سمت.
امامی، حسن (۱۳۶۳). حقوق مدنی، ج 1، تهران: اسلامیه.
ایزانلو، محسن (۱۳۸۵). برابری در مقابل قانون، حکومت قانون و جامعۀ مدنی، ج ۱، تهران: دانشکدۀ حقوق و علوم سیاسی.
تفرشی، محمدعیسی (۱۳۷۶). «اثر حکم ورشکستگی نسبت به معاملات تاجر ورشکسته با توجه به اصول و مبانی قانون مدنی»، مدرس علوم انسانی، دورۀ 2، شمارۀ 5.
جعفری‌لنگرودی، محمدجعفر (۱۳۸۱). دایرۀ‌المعارف علوم اسلامی و قضایی، ج 1 و 2، چاپ ۳، تهران: گنج دانش.
دال، رابرت (۱۳۸۲). «برابری در برابر نابرابری»، ترجمۀ داود غرایاق‌زندی، فصل‌نامۀ مطالعات راهبردی، سال ششم، شمارۀ 1.
رالز، جان (1385). «نظریۀ عدالت»، ترجمۀ حسین اعلامی و علیرضا اسدپور تهرانی، مجلۀ حقوق اساسی، شمارۀ 6 و 7.
ستوده تهرانی، حسن (۱۳۵۰). حقوق تجارت، ج 4، تهران: چاپ مرد مبارز.
شمس، عبدالله (۱۳۸۳). آیین دادرسی مدنی، ج 2، چاپ ۶، تهران: انتشارات دراک.
صقری، محمد (۱۳۸۸). ورشکستگی، چاپ دوم، تهران: شرکت سهامی انتشار.
________ (۱۳۹۰). حقوق بازرگانی: شرکت‌ها، تهران: شرکت سهامی انتشار.
صالحی‌ذهابی، جمال (۱۳۸۹). «اصل نسبی‌بودن رأی حقوقی»، مجلۀ حقوقی دادگستری، سال 74، شمارۀ 71.
عباسی، ولی‌الله (۱۳۸۹). «جان رالز و ابتنای اخلاق بر قراردادگرایی»، پژوهش‌نامۀ اخلاق، سال ۳، شمارۀ ۹.
قربانی، فرج‌الله (۱۳۸۶). مجموعۀ آرای وحدت رویۀ دیوان عالی کشور؛ حقوقی، چاپ پنجم، تهران: فردوسی.
قاری‌ سیدفاطمی، سیدمحمد (۱۳۸۰). «تحلیل مفاهیم کلیدی حقوق‌بشر معاصر، حق، تعهد، آزادی، برابری و عدالت»، تحقیقات حقوقی، شمارۀ ۳۳ و ۳۴.
میرشکاری، عباس (1394). طلب ممتاز، چاپ 2، تهران: شرکت سهامی انتشار.
محسنی، حسن (۱۳۸۷). «عدالت آیینی: پژوهشی پیرامون نظریه‌های دادرسی عادلانۀ مدنی»، فصل‌نامۀ حقوق، دورۀ ۳۸، شمارۀ ۱.
مینوی، مجتبی (۱۳۳۳). «آزادی مدنی»، یغما، شمارۀ 70.
ب) عربی
بهوتی،‌ منصور بن یونس (۱۴۱۸). کشاف‌القناع، جلد سوم، بی‌جا: علمیه.
حلی، ابوالقاسم جعفر بن‌ حسن بن یحیی بن سعید (محقق) (۱۴۰۹). شرایع الاسلام فی مسائل‏ الحلال و الحرام، ج سوم، بی‌جا: انتشارات استقلال.
شمس‌الدین محمد بن مکی (شهید اول) (۱۴۱۴). الدروس، ج سوم، قم: مؤسسۀ نشر اسلامی.
طوسى، ابوجعفر محمد بن حسن (۱۳۵۱). مبسوط فی‌الفقه‌الامامیه، ج 6، بی‌جا: حیدری.
ج) انگلیسی
Bourne, Nicholas (1998). Principles of Company Law, Cavendish.
Bowers, James W. Security Interests, Creditors’ Priorities And Bankruptcy, Electronic copy available at: encyclo.findlaw.com/1500 book.pdf.
Chan Ho, Look (2010). "The Principle against Divestiture and the PariPassu Fallacy", Butterworths Journal of International Banking and Financial Law, Vol. 25, No. 1.
Clark, Eugene, Sutee Supanit (2006). Thai Insolvency Law: One Step towards the Development of the Legal Infrastructure for a Revitalized Economy, Roman Tomasic.
Finch, Venessa (1999). "Security, insolvency and risk, Modern law review", Vol. 62, No. 5.
Forster, Hélène, Forster, Hélène, Milinkiewicz, Julien (2004). Le Principe d’égalité Entre les Créanciers, Séminaire de droit des procédures collectives, Dea de Droit des Affaires, Strasbourg.
Goode, Roy (1998). Commercial Law in the Next Millennium, Sweet & Maxwell, London.
Kahil, Omran (2011). L’Égalite Entre Les Creanciers Dans Le Cadre De La Saisie Attribution, Thèse, L’Université Lille 2.
Mokal, Rizwaan Jameel (2001). Consistency of Principle in Corporate Insolvency, Doctoral thesis, University College London (UCL), Faculty of Laws.
Nemedeu, Robert (2008). Leprinciped'égalité des créanciers: versunedoublemutationconceptuelle, Dalloz.
Palmer, Francis B (1992). Company Law, Sweet & Maxwell.
Rosalind, mason (2006). Insolvency Law in Australian, Roman Tomasic.
Villanueva, Cesar L (2006). the Corporate Insolvency System of the Philippines: Experience and Reforms, Roman Tomasic.