نقش دادگاه در کشف سبب دعوا در فقه، حقوق ایران و فرانسه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری حقوق خصوصی، دانشکدة حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران

2 دانشیار گروه حقوق، دانشکدة علوم انسانی، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران

3 استادیار گروه حقوق، دانشکدة حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران

چکیده

در حقوق ایران، خواهان به‌هنگام طرح دعوا، مکلف است سبب ادعای خود را بیان کند. این در حالی است که مطابق نظر غالب در فقه امامیه، اصل بر لزوم استماع دعاوی است، حتی درصورتی‌که مدعی، سبب ادعای خود را در مقام دادخواهی ذکر نکرده باشد. از این منظر، جز در شرایط خاص، اصولاً این دادگاه است که در آغاز محاکمه، سبب دعوا را کشف می‌کند و بر همان اساس، رسیدگی را انجام می‌دهد. پذیرش قانونی این دیدگاه فقهی که در پاره‌ای از آرای از محاکم نیز تأیید شده است، ضمن رعایت اصل چهارم قانون اساسی و طبعاً تضمین استماع عام دعاوی، می‌تواند موجب انتقال موضوع تعیین سبب دعوا و ضمانت اجرای آن در قانون آیین دادرسی مدنی از مقررات راجع به شرایط شکلی دادخواست، به احکام راجع به ایرادات و موانع رسیدگی و تبعاً تغییر مقام تصمیم‌گیرنده از مدیر دفتر دادگاه، به دادرس شود. در حقوق فرانسه، هرچند سبب دعوا، به‌صراحت در قوانین تعریف نشده و حقوقدانان نیز نظرهای مختلفی در مورد مفهومآن ارائه کرده‌اند، اما حسب قانون آیین دادرسی مدنی، ذکر جهات موضوعی و حکمی ادعا بر عهدة خواهان است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

THE ROLE OF COURT IN DISCOVERING THE CAUSE OF ACTION IN ISLAMIC JURISPRUDENCE, COMPARING IRANIAN AND FRENCH LAW

نویسندگان [English]

  • Masoud Farzad 1
  • Mohammad Abouata 2
  • Hossein Sadat Hosseini 3
1 PhD Candidate in Private Law, Faculty of Law, Damghan Branch, Islamic Azad University, Damghan, Iran
2 Associate Professor of Law, Law Department, Faculty of Humanities, Semnan University, Semnan, Iran
3 Assistant Professor of Law, Law Department, Faculty of Law, Damghan Branch, Islamic Azad University, Damghan, Iran
چکیده [English]

Under Iranian Civil Procedure Act, claimant, when making action, has to determine the cause of his/her action. According to the paramount opinion in Shiite Jurisprudence, principally the whole actions have to be heard even when cause of action has not represented. From this view point, as a rule, the court is bound, at the commencement of hearing, to explore the cause of action and, therefore, make judicial decision. By accepting this opinion which has been applied in some court's decisions, in addition to respecting the fourth principle of Iranian Constitution, it is possible to transfer the subject of determination and achievement of cause of Action, from the section of formal conditions of petition to the section of hearing bars which naturally results in changing the decision making authority from court clerk to judge. In French law, although the phrase "cause of action" has not been used and defined in civil procedure Act and jurist has expressed different opinions in the matter; according to that Act, claimant is obliged to indicate legal and subjective bases of action.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Claimant
  • Defendant
  • Claim
  • Hearing
  • Legal Rule
  1.  

     

    1. تبریزی، جعفر سبحانی (1418ق)، نظام القضا و الشهاده فی الشریعه الاسلامیه الغرا،ج 2، چ اول، قم: مؤسسۀ امام صادق(ع).
    2. جعفری لنگرودی، محمدجعفر (1377)، ترمینولوژی حقوق، تهران، گنج دانش.

     

    1. خدابخشی، عبداله (1393)، قواعد عمومی دعاوی، تهران: شرکت سهامی انتشار.
    2. خمینی موسوی، سید روح‌اله (بی‌تا)، تحریر الوسیله، ج2، چ اول، قم: دارالعلم.
    3. شمس، عبداله (1384)، آیین دادرسی مدنی، ج 1، چ هشتم، تهران: دراک.
    4. ----------- (1392)، «سبب، امور موضوعی و توصیف آنها در دعوای مدنی»، مجلة تحقیقات حقوقی، ش 65.
    5. عاملی، سید جواد بن محمد حسینی (1419ق)، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج 10، چ اول، قم: دفتر انتشارات اسلامی.
    6. قمی، سید صادق حسینی روحانی (1412ق)، فقه الصادق (ع)، ج 25، چ اول، قم: دارالکتاب مدرسه امام صادق (ع).
    7. طباطبایی یزدی، محمد کاظم (بی‌تا)، تکمله عروه الوثقی، ج 2، چ اول، تحقیق: محمد حسین طباطبایی، قم: انتشارات داوری.
    8. طوسی، ابو جعفر محمد بن حسن (1387)، المبسوط فی فقه الامامیه، ج 8، چ سوم، المکتبه المرتضویه لاحیا الاثار الجعفریه.
    9. کاتوزیان، امیرناصر (1387)، اثبات و دلیل اثبات، ج 1، چ پنجم، تهران: میزان.
    10. لنکرانی، محمد فاضل موحدی (1420ق)، تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله، ج 1، چ اول، قم: مرکز فقهی ائمه اطهار (ع).
    11. گلپایگانی، سید محمدرضا موسوی (1413ق)، کتاب القضا، ج 2، چ اول، قم: دارالقران الکریم.
    12.  متین دفتری، احمد (1381)، آیین دادرسی مدنی و بازرگانی، تهران: مجد.
    13. معین، محمد (1360)، فرهنگ فارسی، ج2، تهران: امیرکبیر.
    14. نجفی، محمدبن حسن (1404ق)، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، ج 40، چ هفتم، بیروت: دار احیا التراث العرب.
    15. نراقی، مولا احمد بن محمدمهدی (1415ق)، مستند الشیعه فی احکام الشریعه، ج 17، چ اول، قم: مؤسسۀ آل البیت (ع).
    16. هرمزی، خیراله (1395)، «تغییر نحوة دعوی در داوری مدنی، مطالعۀ تطبیقی حقوق ایران و فرانسه»، فصلنامة مطالعات حقوق خصوصی، ش 46.

     

     

    ب) خارجی

                    

    19. Henri Motulsky (1973), Ecrits, Etudes et Notes de Procedure Civile,Paris: Dalloz

    20. Henri Solus et Roger Perrot (1997), Droit Judiciare Prive, Tome II, Paris: Siry

    21. Jean Vincent et Serge Guinchard (2001), Procedure Civile, 26 Edition, Paris: Dalloz

    22. Henri et Léon Mazeaud et André Tunc (1957), Traité théorique et pratique de la responsabilité civile délictuelle et contractuelle, T.III, 5 edition

    23. Vocabulaire Juridique (1996), publie sous la direction de Gerard Cornu, Press Universitaire de France.